سوالات سایه

۴. از همه بیشتر می ترسم چه مطلبی را در مورد خودم بفهمم؟

سوالات سایه

۳. از همه بیشتر می ترسم دیگران چه مطلبی را در مورد من بفهمند؟

سوالات سایه

2. چه جنبه هایی از زندگی ام به دگرگونی نیاز دارد؟

شخصیت طرد شده درون

یونگ که نخستین بار این واژه را به کار گرفت از آن برای اشاره به آن بخش هایی از شخصیت استفاده کرد که طرد و پنهان شده اند. 

تعریف او از سایه این بود : "سایه آن کسی است که شما نمی خواهید باشید."  

برای آشتی با خود لازم است که این جنبه های منفی را به عنوان بخشی از وجودتان بپذیرید و با آن ها یکپارچه شوید. برای یکپارچه شدن لازم است که از داوری خود دست بکشیک. ما باید خود را برای انسان بودن و کاستی داشتن ببخشیم، زیرا هنگامی که خود را مورد قضاوت قرار می دهیم، خود به خود نسبت به دیگران نیز پیش داوری روا می داریم.  

جهان آینه ای برای بازتاب درون ماست. هنگامی که بتوانیم خود را بپذیریم و ببخشیم، خود به خود می توانیم دیگران را نیز بپذیریم و ببخشیم. 

پس اولین قدم در شناسایی سایه، پذیرفتن آن است. باید بپذیریم که به عنوان یک انسان دارای ویژگی های مثبت و منفی هستیم و از داشتن آن ها احساس شرم یا خجلت نکنیم. 

اکنون به چند سوال زیر پاسخ دهید، سوالات ارائه شده به شما کمک می کند با جنبه های مهمی از خود آشنا شوید، به همین دلیل هر سوال در یک پست جداگانه می نویسم:  

1. از چه چیزهایی بیش از همه می ترسم؟

ما فریبکاران متبحری هستیم!

کارل گوستاو یونگ روان پزشک سوئیسی بخشی از روان را "سایه" نامیده است. 

سایه شامل همه آن ویژگی های شخصیتی ماست که سعی می کنیم آن را پنهان یا نفی کنیم. 

به عبارتی "سایه" آن جنبه های تاریکی را در بر دارد که باور داریم از نظر خویشان، دوستان و از همه مهم تر خود ما پذیرفتنی نیست. 

سایه را می توان به زیرزمین خانه تشبیه کرد. جایی تاریک که ما اشیاء و لوازم به درد نخور خود را در آن می ریزیم تا از دید ما پنهان باشد. 

این بخش از روان که در اعماق آگاهی ما دفن شده است، از دید ما و سایرین پنهان است. پیامی که از آن دریافت می شود، این است که: من خوب نیستم، من دوست داشتنی نیستم، "من بی ارزش هستم!" 

همه ما می ترسیم که به اعماق وجود خود نگاهی بیاندازیم تا مبادا با موجودی وحشتناک روبرو شویم که بار تمامی زشتی هایمان را به دوش می کشد.  

طرح از توکا نیستانی

ترس از یافتن ویژگی های غیرقابل تحمل ما را بر آن می دارد که خود را در حالت غفلت و بی خبری قرار دهیم و از رویارویی با جنبه های غیر قابل تحمل درون خود اجتناب ورزیم. 

ما فریبکاران متبحری هستیم که خود و دیگران را می فریبیم و در این رفتار چنان خبره می شویم که یادمان می رود که وجود اصلی مان در پس نقاب پنهان شده است. 

سایه جنبه ای است که به جای فرار از آن باید با آن روبرو شویم و به جای سرکوب کردن آن باید آن را آشکار کرد، در آغوش گرفت و پذیرفت که این جنبه ها نیز به ما تعلق دارند. 

شناسایی سایه یعنی رویارویی با انگیزه ها و ویژگی های منفی که از آن بی خبریم. 

در رویارویی با این ویژگی هاست که آزاد می شویم تا وجود یکپارچه و شکوهمند خود را اعم از نیک و بد تجربه کنیم. تا هنگامی که به نقش بازی کردن، پنهان نمودن و فرافکنی آن چه در درون داریم ادامه دهید، آزاد و رها نخواهیم شد!